قسمت یازدهم سریال قورباغه؛ خائن سوزان

یازدهمین قسمت از سریال قورباغه به نویسندگی و کارگردانی هومن سیدی و تهیه کنندگی علی اسدزاده دوشنبه، یازدهم اسفند ماه به صورت اختصاصی در سایت نماوا منتشر شد.

برای خرید قانونی و دانلود حلال قسمت یازدهم سریال قورباغه اینجا کلیک کنید

سروش و رامین در راه خانه ی نوری هستند. سروش لحظه به لحظه بیشتر در خاطرات دوازده سال پیشش عمیق می شود. زمانی که نوری که به نظر کاری از او بر نمی آمد در طول چند روز به راحتی همه را بازی داد و خودش مواد را بالا کشید و تاج پادشاهی گروه را بر سر گذاشت.

نوری در طول این دوازده سال البته که به سروش و آباد رسیده است و آن ها واقعا مانند یک خانواده در کنار هم بوده اند اما سروش هیچ وقت با درد تغییر ناگهانی نوری نتوانسته است کنار بیاید و کینه ی دیرینه اش پا برجا مانده است.

سروش با عصبانیتش تصمیم های اشتباهی برای خودش می گیرد و این همان چیزی است که رامین می خواهد. رامین طبق نقشه به سراغ استمپ می رود اما آن را پیدا نمی کند و وقتی بر می گردد در مقابل سروش می ایستد، گویی هیچ گاه قرار و نقشه ای با هم نداشته اند. سروش عصبی جانش را با اشتباهاتش از دست می دهد و نوری او را زنده زنده آتش می زند تا هم او را به سزای خیانتش برساند و هم زهر چشمی از رامین بگیرد.

رامین بیشتر ترجیح می داد که در این نبرد نوری از بین برود چرا که می دانست می تواند از پس سروش برآید اما همین که هنوز خودش زنده است نیز برایش جای امیدواری دارد. در آخرین مکالمات نوری و سروش موضوعی نوری را درگیر خودش می کند که زمینه ای است برای پیشرفت قسمت های آینده. این که چه کسی شمس آبادی را از قدرت نوری با خبر کرده است؟!

قسمت یازدهم قورباغه باز هم قسمتی جذاب و بهتر از قسمت های قبلی اش است. کنش‌ میان سه ضلع مثلثی که طالب قدرت هستند و یک ضلع در پی حفظ آن و دو ضلع دیگر در پی ربودن آن هستند به حدی جذاب پیش می رود که هیچ بیننده ای نمی تواند با قاطعیت بگوید که کدامشان به هدفشان می رسند.

در این نبرد سه نفره آن کسی می بازد که تکیه ی بیشتری بر نیروی بازو و اسلحه اش دارد. نوری و رامین با ذهنشان می جنگند و به همین دلیل با رسیدن یه هر مانعی می توانند مسیری تازه پیدا کنند و مانع را دور بزنند. اما سروش با برخورد به مانع چاره ای جز از میان برداشتن آن ندارد و همین هم بیشترین ضرر را به او می رساند.

حالا با از میان رفتن سروش، رامین در یک بازی تازه می افتد‌. بازی ای که زمینش خلوت تر از گذشته شده است اما بردن آن هم سخت تر. ماجرای لیلا و شمس آبادی دغدغه ی جدیدی برای نوری می شود و رامین هم باید تصمیم بگیرد که تا کی می تواند در کنار نوری برایش کار کند.