منظور از مکاتب روانشناسی چیست؟ - معرفی مهم ترین مکاتب فکری در روان شناسی
روانشناسی نوعی مطالعه علمی بر روی ذهن و رفتار است. بسیاری همواره میپرسند روانشناسی چیست؟ در رشته روانشناسی چه چیزهایی آموزش داده میشود.
ورود به دنیای روانشناسی همواره به معنی ورود به دنیایی پر از رمز و راز و البته پیچیدهست که اغلب سردرگمی را به همراه دارد. چه بسا که حتی در ابتدا دلهرهآور نیز خواهد بود. اما با درک حقایق اساسی، این شروع آسانتر از آن چیزی خواهد بود که فکرش را میکنید.
روانشناسی نوعی مطالعه علمی بر روی ذهن و رفتار است. بسیاری همواره میپرسند روانشناسی چیست؟ در رشته روانشناسی چه چیزهایی آموزش داده میشود. روانشناسی مباحث بسیار گستردهای را دربرمیگیرد. مباحثی که چندان درخصوص آن صحبت نمیشود اما ورود به آن تحولی عظیم و گسترده در زندگی و شخصیت افراد به وجود میآورد. تاکنون درخصوص مکاتب روانشناسی چیزی شنیدهاید؟ از تاثیری که این بخش از روانشناسی بر تاریخ گذاشته میدانید؟
باید بدانید؛ در علم روانشناسی؛ مکاتب بسیار زیادی وجود دارد که هر کدام با در اختیار داشتن نظریههای متفاوت، سعی در معرفی بخشی از ذهن و رفتار ما دارند. خودشناسی مهمترین مسئلهایست که در زندگی باید به آن اهمیت داد. اما آیا این مسئله به راحتی امکانپذیر است؟
اجازه دهید در این مقاله به جای آموزش روانشناسی به مکاتب روانشناسی بپردازیم. مکاتبی که با شاخههای گستردهشان، بعد تازهای از زندگی را به شما نشان میدهند. اگر فکر میکنید قبل از آشنایی با این مکاتب باید آموزشهای روانشناسی را پشت سر بگذارید، کافیست سری به مجموعه آموزشهای زیر بزنید.
• برای مشاهده مجموعه آموزش روانشناسی (Psychology) — کلیک کنید
اما هماکنون زمان صحبت از بخش دیگری از روانشناسیست.
منظور از مکاتب روانشناسی چیست؟
به آن بخش از چارچوبهای نظری که همواره مجموعه نظریههای خاصی را با خود به همراه دارد و بر یک اصل معین که بیانگر جزئی از دنیای اجتماعی است، مکاتب روانشناسی گویند.
اما چرا به آشنایی با مکاتب روانشناسی تاکید میشود؟ خب خیلی سادهست؛ به عنوان دانشجوی رشته روانشناسی، اشنایی با نظریههای موجود در این رشته که همواره دستخوش تغییر بوده، کمک میکند تا بهتر و راحتتر در مسیر خود به سمت جلو پیش بروید و در کار خود نیز موفق شوید.
در آموزش مکاتب روانشناسی میآموزید که روانشناسان از بدو فعالیت خود چه نظریاتی داشتهاند و حتی با چرایی تغییرات و حذف آنها نیز اشنا خواهید شد. از طرفی آشنایی با مکاتب روانشناسی اجازه یک مقایسه کاملا معقول را به شما میدهد تا از رویکردهای درمانی بهتری برای پیشبرد اهدافتان استفاده کنید.
خوشبختانه فرادرس به طور کامل به آموزش مکاتب روانشناسی پرداخته است. میتوانید برای دریافت مجموعه آموزشهای آن سری به این بخش بزنید.
• برای دسترسی به آموزش تاریخ و مکاتب روان شناسی و نقد آن — کلیک کنید
از طرفی حواستان باشد؛ یک دانشجوی رشته روانشناسی باید چگونگی شکلگیری این رشته به عنوان یک مکتب معتبر را بداند تا بینش بسیار کاملی نسبت به آن بدست آورد و این بینش را به افراد تازهکار نیز انتقال دهد.
آشنایی با نقاط ضعف و قوت هر مکتب، تنها یک پیشزمینهست تا انتخاب راحتتری برای رویکردهای درمانی خود داشته باشید و زیربنای تجربیتان را به بهترین شکل ممکن پیریزی کنید.
با توجه به توضیحاتی که مطرح کردیم؛ میتوان متوجه شد؛ با مکاتب روانشناسی بسیار زیادی روبرو هستیم. برای اینکه از غافله عقب نمائید و در آموزش فنون راهنمایی و مشاوره عملکردی قابل قبول داشته باشید، در نظر داریم این مکاتب را معرفی کنیم.
مکتب زیست شناختی
در طی چند سال گذشته؛ علم روانشناسی در میان روانشناسان کشورمان، دستخوش تغییرات گستردهای شده و به سمت مدرنیته حرکت میکند. حال مردم به این باور و این اعتقاد رسیدهاند که برای حل بسیاری از مشکلات و بخش اعظمی از مسائل خود باید به علم روانشناسی پناه ببرند. از همینرو توجه به نظریات، منشا و مکاتب روانشناسی بسیار حائز اهمیت است.
اما مکتب زیست شناختی چه میگوید؟ روانشناسان نوین بر این عقیدهاند که زیست شناسی منشا روانشناسی است! درواقع روانشناسی را صرفا یک شاخه از زیستشناسی میدانند و آن را به عنوان یک رشته مستقل قبول ندارند.
هر چند نمیتوان اهمیت زیست شناسی را نادیده گرفت اما پیروان مکتب زیست شناختی بر این عقیدهاند؛ تمامی تصاویر ذهنی، تخیلات، افکار و رویاها توسط دستگاه عصبی یعنی مغز امکانپذیر میشود. درواقع این دسته از افراد در تلاشاند تا رابطهای میان فعالیتهای سلولی مغز و فرآیندهای ذهنی به وجود آورند. آنها برای اثبات این گفتههای خود از تحریک الکتریکی رسم نمودار استفاده میکنند تا این قطعات در فعالیتهای روانی و البته پاسخهای هیجانی و رفتاری مورد بهرهگیری قرار گیرد.
با استفاده از این دیدگاه؛ روانشناس این توانایی را بدست میآورد تا آن بخش از قسمتهای مغز که به واسطه حل یک مسئله ریاضی، گوش دادن به موسیقی و... درگیر شده است را کشف نماید. آنها به واسطه این مکتب پی خواهند برد که ژنها، اصلیترین عنصر توارث بود ه و مواردی نظیر رفتارهای جنایی، نابهنجاریها، هوش و استعداد و... را نیز تحت تاثیر قرار میدهند.
اما کمی فکر کنید؛ رفتارهای آدمی در نتیجه چه چیزی بدست آمده؟ یادگیری یا تاثیر ژنها؟
مکتب رفتارگرایی
جان بی واتسون را باید بنیانگذار مکتب رفتارگرایی بدانید. او اعتقاد داشت که در علم روانشناسی، آن چیزی که بیش از همه اهمیت دارد، رفتارهای بیرونی و قابل اندازهگیری افراد است و این مسئله صرفا مختص انسانها نبوده و تمامی موجودات زنده را درگیر میکند. از همینرو باید تمامی تمرکز خود را بر روی اعمال آزمایشهای مختلف و تجزیه و تحلیل رفتارها بگذاریم.
واتسون از علم روانشناسی به عنوان شاخهای از علم شیمی و فیزیک یاد میکرد و بر این عقیده بود که تمامی پدیدههای روانی به مانند رخدادهای ازمایشگاهی با استفاده از متغیرها و اعداد، قابل اندازهگیری هستند. همین مسئله منجر شد تا او به سمت مکتب رفتارگرایی سوق پیدا کند. زیرا رفتار دقیقا همان چیزیست که در وهله اول از جانب افراد بروز پیدا کرده و به صورت بیرونی و علنی میتواند مورد اندازهگیری قرار گیرد.
مکتب رفتارگرایی در طول دهه 1920 از جانب جوامع روانشناسان بسیار با استقبال روبرو شد و توانست جایگاه بسیار قابل توجهی را برای خود دست و پا کند.
مکتب روانکاوی
این امکان وجود دارد که در میان مکاتب روانشناسی، نام مکتب روانکاوی بیشتر از سایرین به گوشتان خورده باشد. اگر نگاهی به تاریخچه این بخش از مکاتب روانشناسی داشته باشید حتما نامی از زیگموند فروید به گوشتان خواهد خورد. مهمترین تاکید مکتب روانکاوی بر روی رفتار، توصیفی از تمایلات و احساسات و همچنین خواستههای سرکوب شده آدمهاست.
در واقع در این مکتب درمانگر در تلاش است تا با بهرهگیری از روشهای متفاوت به منشا احساسات سرکوب شده و ناخودآگاه افراد ورود کرده آنها را واکاوی نماید.
حال که صحبت از ناخودآگاه شد اجازه دهید بگوییم؛ مفهومی که ناخودآگاه با خود به همراه دارد یکی از ارزندهترین قدمهای برداشته شده در مکتب روانکاوی برای پیشبرد اهداف علم روانشناسی است. درواقع فروید تلاش کرد تا ذهن را به سه قسمت ناخودآگاه، نیمه خودآگاه و خودآگاه دستهبندی کند.
در قسمت ناخودآگاه تمامی آن چیزهایی که به نحوی از حوزه آگاهی ما خارج شده، رخ میدهد. نظیر آرزوها، تمایلات و امیال و احساسات و... که شاید بطور خودآگاه نباشد اما همواره بخشی از تصمیمات ما از آن تاثیر گرفته است.
فروید با استفاده از روشهایی به مانند تفسیر رویا و یا حتی تداعی آزاد در تلاش بود تا تمامی تمایلات سرکوب شده در اعماق ناخودآگاه انسان را به بیرون بکشد و با کمک همان افراد به بررسی آنها بپردازد. این روش امروزه یکی از بهترین روشها در علم روانکاوی به حساب میاید.
چه بسا که بسیاری از این طریق آموزش روانشناسی شخصیت را میگذرانند و از تست شخصیت شناسی با سربلندی خارج میشوند.
• برای کسب اطلاعات تکمیلی درباره تست آموزش روانشناسی شخصیت — کلیک کنید
مکتب گشتالت گرایی
مکت گشتالت گرایی از جمله مکاتب روانشناسیست که به ندرت از آن صحبت میشود. اما در میان مکاتب موجود و حتی در میان روانشناسان از جایگاه بسیار ویژه و ارزشمندی برخوردار است. این مکتب برای اولین بار در کشور آلمان و در راستای مقابله با مکتب رفتارگرایی مطرح شد.
اصلیترین نظریه موجود در گشتالت گرایی هم به این اصل برمیگردد:کل همواره بزرگتر از مجموع اجزاست.
آیا به این گفته اعتقاد دارید؟ درواقع روانشناسان و پیروان مکتب گشتالت گرایی بر این عقیدهاند؛ اگر ذهن به اجزای تشکیلدهنده تقسیم شود و سپس تمامی آن اجزا را در کنار هم قرار دهیم به چیزی دست پیدا میکنیم که همواره بزرگتر از جمع تک تک آن اجزا خواهد بود!
همین نظریه باعث شده تا تمامی طرفداران مکتب گشتالت گرایی، کل نگر باشند. آنها عقیده دارند که ذهن قابلیت تجزیه شدن به اجزای تشکیل دهنده خود را ندارد، آن هم زمانی که کلیت آن را نادیده بگیریم. مسئله مهم دیگری که گشتالت گرایان به آن تاکید میکنند؛ مفهومیست که تجزیه و تاثیرات آن در مجموع اجزای تشکیلدهنده روان انسان از خود به جای گذاشته است.
یک مثال برای مکتب مکتب گشتالت گرایی
مکتب شناخت گرایی
مکتب شناخت گرایی همانطور که از اسمش پیداست؛ بر روی شناخت موجودات زنده و خصوصا انسان ها متمرکز است. فعالان این نوع از مکاتب روانشناسی برای اینکه به شناخت دقیقتری دست پیدا کنند هم باید بر روی روان انسان ها و هم بر روی آناتومی عصبی و مغز آنها تحلیل و بررسیهای گستردهای را صورت دهند. از همینرو میتوان گفت؛ مکتب شناختگرایی؛ ترکیبی از علم روانشناسی، پزشکی، عصب شناسی و... است.
اجازه دهید تعداد مثال درخصوص این مکتب خدمت شما معرفی کنیم؛
چقدر به حافظه، قدرت تصمیمگیری و حل مسئله خود ایمان دارید؟ خب این مسئله کاملا مشخص است که نمیتوان به طور مستقیم بر روی تمامی این مسائل تمرکز نمود و به بررسی آنها پرداخت. از طرفی تمامی فرآیندهای آنان نیز قابل اندازهگیری نیست. اصلیترین دلیل این اتفاق هم میتوان به ذهن افراد ربط داد. درواقع اکثریت آنها در ذهن رخ میدهد پس نمیتوان در آزمایشگاه به اندازهگیری آنها پرداخت.
نگاهی به تاریخچه مکتب شناخت گرایی به شما میگوید که این مکتب تقریبا معاصر بوده و یکی از ابزارهای جدید در علم روانشناسی به حساب میاید.
مکتب انسان گرایی
کمی به اسم مکتب انسان گرایی توجه کنید؟ اولین چیزی که پس از مشاهده این نام به ذهنتان میآید چیست؟ این مکتب همانطور که از اسمش پیداست، بر تجربههای شخصی انسانها تکیه دارد. درواقع این مکتب ، انسان به مثابه انسان مورد بررسی قرار میگیرد. یعنی به روان و یا ذهن او هیچگونه توجهی نمیشود.
نظریه پردازان مکتب انسان گرایی در مکاتب روانشناسی بر این عقیدهاند که مهمترین هدف علم روانشناسی، یاری رساندن به انسانها در راستای پیشرفت اهداف و از طرفی ساخت یک زندگی مفیدتر است. تجزیه و تحلیل ذهن و روان آنها تاثیر چندانی ندارد.
آیا با این نظریه موافق هستید؟
در مکتب انسان گرایی مشاهده شده که از تمامی ابزارهای موجود به مانند انسان شناسی، جامعه شناسی و حتی تاریخ و ادبیات برای شناخت هر چه بهتر انسان ها استفاده میشود. به همین دلیل است که تا این اندازه مورد توجه قرار گرفته است.
از طرفی در مکتب انسان گرایی توجه خاص و قابل توجهی به مجموعهای از رفتارهای مثبت و منفی و درست یا غلط انسانها میشود. خب میدانیم که هیچ یک از آنها به تنهایی درست و یا حتی اشتباه نیست. اما همین مجموعه رفتارهاست که یک انسان منحصر به فرد را میسازد. پیروان این مکتب میتوانند با بررسی انسانها، نوع روابط اجتماعیشان را تشخیص دهید.
به نظرتان جالب نیست؟
کلام آخر در خصوص مکاتب روانشناسی
در این مقاله تا حد امکان تلاش کردیم برخی از مکاتب روانشناسی را به شما معرفی کنیم. مکتبهایی که در علم روانشناسی به وفور مورد استفاده قرار میگیرد و چه بسا که در بهبود مسائل نیز تاثیری غیرقابل انکار میگذارد.
درواقع شما به عنوان یک دانشجوی روانشناسی و یا حتی یک روانشناس که تازه به این علم ورود کرده، باید با این مکاتب آشنایی داشته باشید. مکاتبی که به شما روش صحیح درمانها را میآموزد و میگوید که باید از کدام یک برای درمان استفاده نمائید. به راستی تا زمانی که روش درمان را ندانید چگونه میخواهید در راه خود به موفقیت برسید؟ چطور میخواهید به انسانها برای حل مسائل و مشکلات کمک کنید؟
فراموش نکنید به عنوان یک روانشناس وظیفه شما کمک به انسانهاست. چه بسا که در این مسیر تیمی از متخصصان گرد هم آمده و مجموعه آموزشهایی را در راستای آموزش رشته روانشناسی و مکاتب موجود تدوین کردهاند. برای اینکه با این مجموعه آشنا شوید؛ توصیه داریم سری به صفحه مورد نظر بزنید و یا به مجله فرادرس مراجعه کنید.
• مقاله رشته روانشناسی | معرفی گرایش ها، دروس، درآمد و بازار کار (+ فیلم رایگان) از وبسایت فرادرس
دیدگاه تان را بنویسید