|

کارگردانی که آزاده نامداری را به خاطر پوشش کنار گذاشت!!!

روایت آذرخش فراهانی ( فرزند بهزاد فراهانی) از تکرار یک سکانس ازفیلم مالاریا به خاطر پوشش آزاده نامداری

لینک کوتاه کپی شد

روایت آذرخش فراهانی (فرزند بهزاد فراهانی) از تکرار یک سکانس ازفیلم مالاریا به خاطر پوشش آزاده نامداری

با لباس مبدل و اسم مستعار به محل انتخاب بازیگر فیلم مالاریا رفته بود. کودکانه تصمیم گرفته بود با هویتی جدی و فارغ از محدودیت های آزاده نامداری به جامعه معرفی شود. اما عوامل فیلم سریعا او را شناختند. پرویز شهبازی، کارگردان پروژه تصمیم گرفت آزاده را با پوششی (لااقل قدری) متفاوت در فیلم مالاریا به کار گیرد اما این تصمیم با منع اکید منابع قدرت مواجه شد.

از آنجا که آزاده در صدا و سیما فقط با چادر مشکی رویت شده بود نباید به تابویی که از ظاهر و شخصیت آزاده ساخته شه بود هرگونه خدشه ایی وار شود! آزاده، اونطور که من به چشم خود دیدم فردی مذهبی و به روش خود، مقید بود اما از این تحت کنترل مراتب بالا بودن از یکسو و از سویی دیگر از حملات افکار عمومی به تنگ آمده بود.

نهایتا همان پوشش آزاده در صداو سیما برای آزاده در فیلم مالاریا تثبیت شد. جز لحظه ای کوتاه از فیلم که درداخل ماشین و درحضور ساغر قنات ( بازیگر نقش حنا) خیلی کوتاه چادرش را در می آورد در حالی که حجاب و پوشش زیر چادر، همچنان کامل و از هرلحاظ رسمی بود و هیچ بازیگر دیگری هم در آن خلوت دیده نمی شد.

بعد از فیلمبرداری این صحنه، بی چادر رویت شدن آزاده، به گوش مراتب بالا رسید و گویا اصلا قابل گذشت نبود. متعاقبا گروه مجبور شد صحنه را مجددا تصویر کند در حالی که این بار آزاده چادرش را در نیاورد. فیلمبرداری مجدد یک سکانس پلان(صحنه ای طولانی و ممتد) نه تنها عددی قابل توجه به کل هزینه های پروژه اضافه می کند بلکه در آن مورد خاص، گروه را مجبور کرد به یک شب کاری اضافه، کرایه مجدد یک مغازه و کامیون تانکر آب پاش برای باران مصنوعی و بستن مجدد خیابان و از همه اینها سخت تر انتقال و تنظیم مجدد یک سینوموبیل تجهیزات فیلمبرداری و غیره و تمام اینها برای اینکه این بار آزاده روسری به سر، بدون چادر دیده نشود.

آزاده گم شده بود!

اون شب آزاده از حضور در سر صحنه امتناع کرد. یک ساعت، دو ساعت، پنج ساعت، هشت ساعت از زمان آفیش گذشت و خبری از آزاده نشد. آزاده گم شده بود! به جهت بیم از خسارت سه باره، گروه مجبور شد کار رو شروع کند. سکانس پلان کنار ساندویچی فروشی که در داستان فیلم، بین جشن پیروزی برجام و سینما رفتن بازیگرا قرار دارد رو دوباره گرفتیم.

توی این صحنه ما بازیگرا جدا جدا به سراغ ساغر می رفتیم که تنها درماشین نشسته بود و حالش را می پرسیدیم و به نوبه خود دلداریش می دادیم. در شب دوم بعد از ساعت ها تاخیر نهایتا آزاده نامداری آنقدر دیر به پلان رسید که دیگر در بازی جایی نداشت. در بکراندی دور نشانده شد و با این حال بازهم بی قرار بود. یکبار هم وسط پلان فریاد زد کات در حالی که سر صحنه فیلم فقط کارگردان و مدیر فیلمبرداری، حق دارند پلان را متوقف کنند . آزاده نتونست اون پلان تحمیلی رو متوقف کنه! فقط تونست تا سر حد وسع ازش حذف بشه. روحش شاد. 

پیشنهادات ویژه

پیشنهادات ویژه

دانش آراستگی

دیدگاه تان را بنویسید

 

از نگاه ورزش

خانه داری

تفریح و سرگرمی

عصر تکنولوژی