رخشانه زن 16 ساله ای که قربانی اختلال جنسی شوهرش شد
رخشانه یکی از زنانی است که قربانی غرور مردانهی مردی شده است که دارای اختلالات جنسی است.
رخشانه (نام مستعار) یکی از زنانی است که قربانی غرور مردانهی مردی شده است که دارای اختلالات جنسی است. در شانزدهسالگی -بعد از مرگ مادرش- پدرش رخشانه او را به نکاح مردی ۳۶ساله در آورد.
رخشانه هرچند در ابتدا به این ازدواج رضایت نشان نمیدهد؛ اما رضایت او یا عدم رضایت او برای این ازدواج شرط نیست، بلکه شرط، پرداختنن پول توسط شوهرش برای پدرش است.
بعد از ازدواج شان رخشانه متوجه میشود که شوهرش دارای اختلالات جنسی است و نمیتواند با رخشانه رابطهی جنسی داشته باشد. این ناتوانی جنسی او سبب میشود که با شیوههای وحشیانهای رخشانه را مورد آزار و اذیت جنسی قرار دهد و همچنان او را تهدید میکند که در صورت آگاهی خانوادهاش از این موضوع، او را از بین خواهد برد.
شوهر رخشان پلیس است و در صفوف پلیس در یکی از ولایت های دور افغانستان مشغول کار بود. هر بار که او خانه را ترک میکند، بعد از بیشتر از یک ماه دوباره به خانه میآید. زمانی را که در خانه است خانه را برای رخشانه مبدل به جهنم میکند. آزار و اذیتهای جنسی بیرویهی او سبب میشود که در نبودش رخشانه به خواهرش از این موضوع شکایت کند و به خانهی او پناه ببرد؛ اما با برگشتن شوهرش، با راه انداختن داد و دعوا او را به خانهاش میبرد و با وسائل مختلف او را شکنجه میکند.
ریسمانی را به گردن رخشانه انداخته و بارها او را به روی خانه میکشد و میگوید که غرور او را زیر پا کرده است؛ پس باید به سزای این عملش برسد. بعد از ضرب و شتم زیاد شروع به شکنجهی جنسی او میکند و میگوید اگر قصدش از گفتن این حرفها به خانوادهاش این باشد که با شخصی دیگری ازدواج کند و لذت اولین رابطه را شخصی دیگری با او داشته باشد، باید این آرزو را به گور ببرد و قبل از جدایی از او، او را راهی قبر خواهد کرد. با گفتن این حرفها به رخشانه، سعی میکند با استفاده از دست و اشیای دیگر به او تجاوز کرده و بکارت او را از بین ببرد.
با حکایت از این شکنجهها گلوی رخشانه را بغض میگیرد و زخمهای دست و بازوانش را نشان میدهد و میگوید همه بدنش مانند بازو، گردن و دستانش پر از زخم است که نمیتواند آن را نشان بدهد.
رخشانه که به سختی توانسته خود را از این وضعیت نجات داده و دوباره راهی خانهی خواهرش شود. خواهرش او را به یکی از ارگانهای مدافع حقوق زنان معرفی میکند و از این که جان شان در خطر است شکایت میکند. رخشانه چندین ماه را در یکی از مراکز حمایت از زنان میگذراند و پروندهاش در دادستانی و دادگاه رسیدگی شد و شوهر رخشانه هم محکوم به حبس میشود.
دیدگاه تان را بنویسید