|

مرگ غم انگیز «ماهان» قربانی کوچک اسیدپاشی

پسر نوجوانی که دو سال قبل در راه مدرسه از سوی جوان همسایه مورد اسیدپاشی قرار گرفته بود پس از یک دوره طولانی درمان سرانجام تسلیم مرگ شد.

لینک کوتاه کپی شد

اواخر فروردین سال 97 خبر اسید پاشی به پسری 12 ساله به پلیس اسلام آباد غرب اعلام شد. ماهان که از ناحیه صورت و بدن دچار سوختگی شده بود به بیمارستان منتقل شد. وی در حالی که حال خوبی نداشت، گفت: هنگام رفتن به مدرسه ناگهان دو مرد نقابدار سوار بر موتور راهش را سد کرده‌اند و روی او اسید پاشیده‌اند.

پدر ماهان درباره این حادثه گفت: پسرم زمان حادثه فقط دوازده سال داشت دو سال قبل بود یک روز که مثل همیشه از خانه خارج شد تا به مدرسه برود بعد از چند دقیقه زنگ خانه را چندبار پشت هم زدند وقتی در را باز کردم دیدم چند نفر ماهان را در حالی که رنگ صورتش برگشته بود به خانه آوردند؛ ماهان می‌گفت دو نفر نقابدار نفت ریختند تو صورتم. او را بلافاصله به بیمارستان بردند اما امکانات اسلام‌ آباد برای درمان سوختگی آن هم از نوع اسیدی‌اش پاسخگو نبود همین هم شد تا این پسر بچه را همان شب به کرمانشاه منتقل کردند. این را پدر ماهان می‌گوید. او با همه غمی که در صدایش موج می‌زند، سعی می‌کند همه جزئیات را به یاد آورد و چیزی را از قلم نیندازد: «در مسیر در داخل آمبولانس مدام می‌گفت بدنم می‌سوزد.

اسیدپاشی با انگیزه انتقام

وقتی به کرمانشاه رسیدیم و پزشکان او را معاینه کردند، معلوم شد یک طرف صورت، بخشی از سر و گردن و پشتش آسیب دیده است. همان موقع دکترها به من و مادرش گفتند که روند درمانی سختی دارد.» همزمان پلیس هم موفق به دستگیری دو متهم شد. مرد همسایه و پسر جوانی که روز حادثه با موتور و گالن اسید به ماهان حمله کرده بودند، در بازجویی‌ها به جرم‌شان اقرار کردند. اما ظاهرا همه ماجرا، از نقشه اسیدپاشی تا عملی‌کردن آن، همه به وسیله مرد همسایه انجام گرفته بود؛ انگیزه هم همان اختلاف و ناسزاگویی بود. همین هم شد تا او به عنوان عامل اصلی به زندان بیفتد .

پزشکان درست پیش‌بینی کرده بودند، روند درمانی ماهان کار ساده‌ای نبود. او بینی و یکی از چشمانش را از دست داده بود. آسیب‌دیدگی شدید پوست و خطر عفونی‌ شدن زخم‌ های باز هم وجود داشت و از طرف دیگر سن و سال و رشد جسمی او کار را برای تیم درمانی مشکل می‌کرد. با این حال اقدامات درمانی شروع شد و ماهان هر ماه یک جراحی سنگین را پشت سر می‌گذاشت؛ پیوند پوست و بافت‌های آسیب‌ دیده، تلاش متخصصان برای بازگشت بخشی از بینایی‌اش و اقداماتی از این دست که حتی چندباری ماهان را همراه پدرش روانه تهران کرد.

لحظه های مرگ دلخراش ماهان قربانی اسیدپاشی از زبان پدر

پدر ماهان وقتی یاد آن روزها می‌افتد بی‌اختیار گریه می کند: «بیچاره پسرم چقدر زجر کشید. نمی‌دانید سوختگی با اسید چقدر سخت و دردناک است. هر چند ماه یک بار جراحی می‌شد و مراقبت بعد از عمل هم خیلی سخت و دردناک بود.» جراحی پلاستیک از آن دسته اعمال گرانقیمت درمانی است. خیلی‌ها از پس آن برنمی‌آیند. کم نیستند بیمارانی که به دلیل همین هزینه‌های کمر شکن درمان را نیمه‌کاره رها می‌کنند.

آرزوی ماهان 11 ساله

پدر ماهان اما از همه چیزش گذشت، خودش می‌گوید هر چه داشت را به پول تبدیل کرد تا پسرش بتواند مثل قبل زندگی کند: «هر چه خرج کردم، همه زندگی‌ام را فروختم، فدای سرش فقط دلم از این می‌سوزد که خیلی اذیت شد و آخرش هم جانش را از دست داد. می‌خواست پزشک شود، جراح پلاستیک تا بتواند قربانیان اسیدپاشی را درمان کند اما به آرزویش نرسید.»

تنها متهم این پرونده اسیدپاشیکه حالا با مرگ ماهان احتمالا به اتهام قتل هم محاکمه می‌شود، در زندان است. او و خانواده‌اش در همه این مدت هیچ کمکی به خانواده ماهان برای جبران هزینه‌های درمانی او نکردند. پدر ماهان می‌گوید: «او زندگی ما را زیر رو کرد، من و همسرم دو سال است که یک شب راحت نداشتیم، همسرم قرص اعصاب می‌خورد. او باید تقاص همه اینها را بدهد.

منبع:

رکنا

پیشنهادات ویژه

پیشنهادات ویژه

دانش آراستگی

دیدگاه تان را بنویسید

 

از نگاه ورزش

خانه داری

تفریح و سرگرمی

عصر تکنولوژی